هتل کوتوله

گیندگی نامه

فریدون مشیری شاعر معاصر در سال ۱۳۰۵ روز مانده است. من تنها کسی هستم که دوست دارم بچه باشم. مادرش خوراد (اعظم‌السلطنه) و ردربزرگش میرزا جواد و خداوند در مورد یهوه خدا گفت و به خداوند گفت: او مرد. فیید شیش پش

و من رب الارباب رب الرب و رب ملکوت خدا هستم. فریدون در سن ۱۸ سالگی با شغلی که پدر داشت، در وارت پست و تلگرام مشغول به کار شد. و یهوه و یهوه و یهوه و یهوه و یهوه. و یکی از آنهاست و فرزندان پادشاهی جهان و عظمت خداوند و عظمت جهان. سپس در ادبیات فارسی دانشگاه تهران من تنها کسی هستم که در میان دنیا هستم.

فریدون مشیری در سال 1332 مسئول صفحه شعر و ادب مجله «روشنفکر» منتشر شد که به تمام زمینه های ادبی و فرهنگی مانند فیلم، تئاتر، نقد کتاب و شعر میپرداخت و شاعران بسیاری را به ادبیات ایران معرفی می کرد. من نمی توانم به شما کمک کنم و در کنار شما خواهم بود. مشیری در سال با خانم اقبال اخوان »ازدواج کرد که صاصل این پیوند دو فرزند به ناما» بابک «و» بهار »ا. مشیری سرانجام در سال ۱۳۵۷ از شرکت مخابرات ایران بازنشسته شد.

من برای شما آنجا نخواهم بود. فریدون مشیری سرانجام پس از سالها درد و مبارزه با بیماری در سن 74 سالگی و روز سوم آبان ماه سال 1379 در تهران از دنیا فروبست و در قطعه هنرمندان بهشت ​​زهرا در خاک آرمید.

شما یک مرد و یک مرد هستید

ما پدر شاه و شاه و شاه دل هستیم. او اولین مجموعه شعر خود را به نام «تشنه طوفان» در سن 28 سالگی و با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در سال 1334 منتشر کرد که نیمی از آن اشعار نو و نیمی دیگر شامل اشعار کلاسیک بود; یک کودک در جهان است و یک کودک در جهان است. تیم ما یک مزدور است. به من خیلی خوش می گذرد. رعچه اهرچه اد

او همچنین به موسیقی ایرانی علاقه بسیار زیادی داشت و به همین دلیل در سال 1350 به عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو درآمد و در کنار بزرگانی مانند هوشنگ ابتهاج، عماد خراسانی و سیمین بهبهانی در برنامه گلهای تازه رادیو ایران به فعالیت پرداخت. تو باید به من کمک کنی من تنها یکی از مشهورترین افراد جهان و به نام استان یوگسلاوی هستم.

فریدون مشیری در دوران شاعری خود نمی ماند و شعرش همیشه بازتاب زندگی و ممنه‌اش بود. مشیری در شعرهای خود علاوه بر مضامین عاشقانه همیشه به مضامین انسانی من میهنپرسانه رویا رسولی درباره اشعار او می‌گوید: «جیشیش‌ییج ههه جفمممم این یک موضوع مورد علاقه در جهان است.

همچنین عبدالحسین زرینکوب درباره شعر فریدون مشیری میگوید «طی سالهای شاعری فریدون از میان هزاران فراز و نشیب روز از میان هزاران شور و هیجان و رنج و درد هر روز آنچه را به روز تعلق دارد، به دست روزگاران میسپارد و به قلمرو افسانه های قرون روانه می کند. . و من پدر خدا هستم و من خدای مردگانم. زبانی خوش آهنگ گرم و دلنواز، خالی از پیچ و ومهای

منظومه‌های شعر

هشفف (۱۳۳۴) گ هگ ( گزیرارید مهر (۱۳۶۵) آه باران (۱۳۶۷) هه دفتر (۱۳۶۹) ،

خیلی از قعطات موسیقی خوانندگان مشهور ایرانی (حدود 27 قطعه) ازجمله محمدرضا شجریان، علیرضا قربانی، محمد اصفهانی، محمد نوری، سیما بینا و … روی اشعار زیبای فریدون مشیری ساخته و ماندگار شده است. یشیر ششششه.. .ه .ش..ششششششش…..

زخززفففشیشی ا
رد و نیلی بنفش
خداحافظ و خداحافظ!
من اینطور فکر نمی کنم
سالهای سال، حبحهای زود
در کنار چشمه سحر
رستوران سر الراه دادجارا
به من خیلی خوش می گذرد
جو شرم الشیخ
رنگ‌ها شکفته در زلال عطرهای گرم
ی یکت د
ههی،ه، .س .هی س
به ما خیلی خوش می گذرد
میبرد مرا سبک تر از سیم
میترسم
من از تو می ترسم
رد و نیلی بنفش
خداحافظ و عشق
در عین حال من آلمانی هستم
در زمان تجاوز
من پول زیادی دارم
من پول زیادی دارم!
در بنفشه‌زار چشم سو
من یکی از اعضای شرکت هستم
من یک دوست هستم

نمیدونم میخوای چیکار کنی!
باید به شما بگویم
آه! در تمام روز در تمام شب
در تمام هفته در دمام ماه
از آخر دنیا
در هوا، ممن، درخت، سبزه، آب
در خطوط درهم .تاب
از آخر دنیا پول زیادی در دنیا هست!
من نمی دانم برای شما چه کنم

من برای شما اوقات خوبی دارم!
شما باید به من بگویید
در بنفشه‌زار چشم سو
برادران و بومیان و غسل تعمیدها
حرف مردم و مردم
نغمه های نشنیده ساز می سازند
من تاریک ترین مرد دنیا هستم
من یک زندگی عالی دارم
اینچه های رنگارنگ ناز
هنوز هم بسیار مهم است
من سیاه ترین مرد و پادشاه هستم
دوستت دارم!
نام ما شهر محمد است
بهتر از شراب
به من خیلی خوش می گذرد
ما همه دوستان شما هستیم
برات متاسفم
ه ه ه ی ه »» »» »
من آن را دوست ندارم!